اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۶:۲۳
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۱۷
اذان مغرب ۱۹:۱۱:۲۷
طلوع آفتاب ۰۵:۱۱:۰۰
غروب آفتاب ۱۸:۵۲:۰۲
نیمه شب ۲۳:۱۴:۴۳
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۳/۱۶ - ۱۴:۳۴
بررسی محتوایی روزنامه های شنبه:

گاف جدید علی جنتی!/ کنایه احمدی نژاد به حسن روحانی/ خندوانه سیاسی نیست

بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره) در حرم مطهر و تاکید بر عدم تحریف شخصیت امام، مورد توجه اکثر روزنامه های شنبه قرار گرفته است.

گاف جدید علی جنتی!/ کنایه احمدی نژاد به حسن روحانی/ خندوانه سیاسی نیست
به گزارش سراج ، روزنامه های صبح کشور، پس از چند روز تعطیلی این بار با موضوعاتی از بیانات رهبر معظم انقلاب تا مذاکرات هسته ای و حضور زنگنه وزیر نفت در اجلاس وزیران اوپک، بر روی دکه ها قرار گرفته اند. 
 
راه امام را کنار بگذاریم، سیلی می خوریم/ گاف جدید علی جنتی!
 
روزنامه جوان تیتر " راه امام را کنار بگذاریم، سیلی می خوریم" را به بیانات مقام معظم رهبری اختصاص داده است: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای،  مکتب امام خمینی را نقشه راه پر امید ملت ایران خواندند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحریف شخصیت امام، تأکید کردند: بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است، اصولی مانند: اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام امریکایی، اعتماد به صدق وعده الهی و بی‌اعتمادی به مستکبران، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافی‌گری، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی، استقلال و رد سلطه پذیری، و تأکید بر وحدت ملی...امام بزرگوار بر خلاف برخی که سعی می‌کنند او را در زمان خودش محصور کنند مظهر حرکت عظیم و تاریخ ساز ملت ایران است و طبعاً تحریف شخصیت او، زیان‌های فراوانی را در استمرار این حرکت ایجاد می‌کند، بنابراین باید در این زمینه، کاملاً هوشیار بود...امام بزرگوار بر خلاف برخی که سعی می‌کنند او را در زمان خودش محصور کنند مظهر حرکت عظیم و تاریخ ساز ملت ایران است و طبعاً تحریف شخصیت او، زیان‌های فراوانی را در استمرار این حرکت ایجاد می‌کند، بنابراین باید در این زمینه، کاملاً هوشیار بود. .. امام با تکیه بر منظومه منسجم فکری خود، برای مسائل مورد ابتلای جامعه ایران و جوامع بشری، راه حل می‌داد و ملت‌ها، ارزش این راه‌حل‌ها را احساس می‌کردند و به همین علت، مکتب امام در میان ملت‌ها گسترش می‌یافت. ایشان، زنده بودن، پویایی، تحرک و عملیاتی بودن را از خصوصیات دیگر مکتب امام خمینی دانستند و خاطر نشان کردند: امام مثل بعضی از تئوری سازان روشنفکر و اندیشه پردازان ذهنی نبود که در محافل، حرف‌های زیبا می‌زنند اما در میدان عمل کارآیی ندارند. 
 
 
روزنامه جوان با طرح سوال، کدام نهاد به خواننده محبوب ضدانقلاب و سلطنت‌طلب‌ها مجوز کنسرت داد؟ به موضوع مجوز برگزاری کنسرت پرواز همای، خواننده سنتی پرداخته که بعد از سال ها خوانندگی پرحاشیه در خارج از کشور، به ایران بازگشته و در این مدت توانسته مجوز کنسرت نیز کسب کند: «پرواز همای»، خواننده جوانی است که پس از سپری کردن یک دوره چند ساله در خارج از کشور و برگزاری کنسرت‌هایی تحت عنوان «تور کنسرت‌های امریکا (Disney Hall)» و «تور کنسرت‌هایی از هامبورگ تا هلند» با اشعاری کفرآمیز و ضدانقلابی به منظور برپایی کنسرت به کشور بازگشته و ظاهراً قرار است اولین کنسرتش را هم به یاد و برای شهدا اجرا کند! خبر اجرای کنسرت همای اولین بار توسط خود وی و طی مصاحبه‌ای که با یک سایت کم‌نام و نشان داشت اعلام شد. باور اینکه کسی با پیشینه و اشعار کفرآمیز و ضدانقلابی مانند «سعید جعفرزاده احمد‌سرگورابی» که بعد از کسب شهرتی نسبی نامش به «پرواز همای» تغییر کرد، قرار است در کشورمان کنسرت اجرا کند، هم جای تأسف است و هم جای تعجب!  سعید جعفرزاده احمدسرگورابی پس از تور کنسرت‌های متعددی که در اروپا و امریکا برپا کرده و با برخی هواخواهی‌ها و مصاحبه با شبکه‌های عمدتاً ضدانقلابی مانند «صدای امریکا» گمان کرد که برای همیشه در این سطح خواهد ماند. مدت زیادی از این جیغ و فریادها نگذشت که خواننده تازه‌کار خودش را در میان انبوهی از اشعار، حرف‌ها و مصاحبه‌های ضددینی و ضدانقلابی‌اش تنها یافت و برای دیده شدن، اداهای اپوزیسیونی و تقلای روشنفکرمآبانه بیشتری کرد و کمتر جواب گرفت. اینکه چند سالی است عده‌ای از خرده‌هنرمندهای کشورمان که به لطف بیت‌المال و ارتزاق از جیب ملت به نان و نوایی می‌رسند و با مهاجرت به خارج از کشور ژست اپوزیسیونی و مدعی نظام بودن به خود می‌گیرند، دیگر برای ملت ما تکراری شده است. افرادی مانند همای پس از ناامید شدن و بازگشت به کشور با نگاهی کاسبکارانه به نمادهای احترام‌آمیز کشور مثل شهدا سعی می‌کنند کنسرتی را به آنها تقدیم کنند و سروته قضیه را هم بیاورند!...حال با تمام این تفاسیر موضوع برگزاری کنسرت توسط سعید جعفرزاده سرگورابی و ادعای تأیید آن از سوی نهادهای امنیتی، تازه‌ترین نمونه از گاف‌ها و ضدانقلاب‌نوازی مسئولان فرهنگی و هنری است که امیدواریم برای ادعاها و چرایی فرصت دادن به چنین افرادی پاسخگو باشند نه اینکه مسئله را به آینده و بعد به خاطره‌ها حواله بدهند!
 
دکتر یدالله جوانی در سرمقاله امروز جوان، به بررسی "اصول خط امام" پرداخته است: ملت ایران استقلال، آزادی، عزت و پیشرفت خود در حوزه‌های گوناگون را مدیون حضرت امام خمینی (ره) دانسته و بر این باور است که تنها راه قرار گرفتن بر قله‌های شرف و افتخار، ادامه حرکت در مسیر ترسیم شده از سوی آن عزیز سفرکرده است. در این مسیر، نگرانی و دغدغه اصلی آن است که کسانی خواسته یا ناخواسته، شخصیت امام را تحریف کرده و یک امام بدلی را به جامعه و نسل جوان معرفی کنند. این خطر و دغدغه را رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در روز 14 خرداد به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام در حرم مطهر ایشان، اینچنین مورد توجه قرار داد و راه جلوگیری از این خطر را، بازخوانی اصول امام دانستند: «مسئله تحریف شخصیت امام خطر بزرگی محسوب می‌شود، آن راهی که می‌تواند مانع از این تحریف شود، بازخوانی اصول امام است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی، مورد توجه قرار داد، ‌بعضی این جور می‌خواهند امام را بشناسند و این غلط است.» حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در سخنرانی خود، پیامدهای کنارگذاشتن راه امام (ره) را بسیار سنگین و نگران‌کننده برای ملت توصیف کردند و در این خصوص فرمودند: «اگر راه امام را گم و یا فراموش کنیم، یا خدایی نکرده عملاً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.» معظم‌له بر این اساس همگان را به هوشیار بودن نسبت به خطر تحریف امام فراخوان نمودند و فرمودند: «خطر تحریف امام، باید در گوش مسئولان نظام، در گوش مسئولان کشور، شاگردان قدیمی امام و کسانی که علاقه به این راه دارند و عموم جوانان،‌به عنوان یک هشدار تلقی شود.»  با توجه به این هشدار، همگان نسبت به جریان تحریف امام باید هوشیار باشند و برای حفظ خط امام تلاش کنند. تبیین اصول اندیشه امام خمینی (ره) به صورت مستمر و منطقی از سوی اصحاب رسانه، یکی از مهم‌ترین اقدامات در این خصوص است. بر همین اساس، در این نوشتار با استناد به بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سالروز رحلت حضرت امام (ره)، اصول خط امام مورد بازخوانی قرار می‌گیرد. 
 
دلواپسان دلواپس نیستند
 
روزنامه اصلاح طلب آرمان بخش دیگری از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای را تیتر خود قرار داده است. " امام برای آرای مردم ارزش قائل بود"، تیتر آرمان در این خصوص است:  در طول 10 سال حیات امام(ره) بعد از انقلاب که هشت سال آن دوران جنگ تحمیلی بود، حدود 10 انتخابات برگزار شد که حتی برای یک روز هم زمان برگزاری این انتخابات‌ها تغییر نکرد و در وقت مقرر خود برگزار شدند زیرا امام(ره) برای رای، افکار و تشخیص مردم به معنای واقعی کلمه، احترام قائل بود. مقام معظم رهبری افزودند: حتی در مواردی تشخیص و انتخاب مردم با نظر امام(ره) یکسان نبود اما امام برای آراء مردم احترام قائل بود. حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای با اشاره به سخنان امام(ره) که بارها مردم را ولی‌نعمت و خود را خادم مردم معرفی می‌کرد، خاطرنشان کردند: این تعابیر نشان‌دهنده جایگاه برجسته مردم و افکار و آراء و حضور آنان در نظر امام است. البته مردم هم به این دیدگاه پاسخ مناسب دادند و هرجا که انگشت اشاره امام(ره) بود، مردم با جان و دل در صحنه حاضر شدند. 
 
 
آرمان در پیگیری مشی همیشگی خود این بار نیز، اصطلاح دلواپسان را تیتر اصلی خود قرار داده و با تیتر " «نه» به دلواپسان در حرم امام» به شبهه افکنی پیرامون موضوعات خاص اقدام کرده است: باز هم تندروها ناآرام بودند؛ باز هم نتوانستند صدای اعتدال را بشنوند، باز هم دلواپسی‌های خود را عیان کردند. می‌خواهند بگویند هنوز نفس برای شعار دادن دارند. هنوز نگران هستند اما نه نگران موانعی که بر سر راه پیچیدن عطر اعتدال در فضا وجود دارد؛ آنها نگران منافعی هستند که طی هشت سال به‌دست آورده‌اند که البته اعتدال و امید با آنها سازگاری ندارد. آنها به قول آیت‌ا... هاشمی نگران نشستن لبخند بر لبان مردم کشور هستند و ایام سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی را عرصه خوبی برای نشان دادن این نگرانی‌ها می‌دانستند که باز هم شکست خوردند. طمانینه و وقار سخنرانان حرم امام (ره) چنان پتک محکمی بر سر این دلواپسان فرود آورد که شاید تصور آن را نداشتند اما واقعیت داشت که سکوت و نگاه سرزنشگر ملت دلسوزی که برای آنها اعتلای وطن بیش از اعتلای نام و جایگاه یک جریان سیاسی حائز اهمیت است آنان را به سکوت فراخواند و شاید آخرین فرصت به آنها بود که به مسیری ورود پیدا کنند که خواست ملت است و دولتمردان و دلسوزان واقعی کشور در حال ترمیم آن هستند. این دلواپسان تصور داشتند که می‌توانند به تکرار اقدامات خود در خرداد 89 بپردازند اما غافل بودند رای ملت در 24 خرداد 92 «نه» بزرگی به آنها بود.
 
محمدرضا خباز، معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس‌جمهور، در مصاحبه با آرمان، به حاشیه های پیش آمده در زمان سخنرانی حسن روحانی پرداخته و وی نیز همچون هم کیشان حزبی خود، هر آنکه را که با مشی خود سازگار ندیده، دلواپس خوانده: سال 76 وقتی دولت اصلاحات روی کار آمد، عده‌ای که در انتخابات رای نیاورده بودند و به برخی نهادها و دسته‌جات وابستگی داشتند، شروع کردند به برخی اقدامات و شعاردادن در مراسم‌های سخنرانی مسئولان کشور. این سنت ناپسند و این روش غیراخلاقی متاسفانه همچنان ادامه داشته و دارد و حتی به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یا یادگار بنیانگذار انقلاب و حتی رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری و رئیس مجلس نیز کشانده شد. چند روز پیش در یکی از روزنامه‌ها لیستی از کل سخنرانی‌هایی که در اثر تهدید و یا به صحنه آمدن عده‌ای عناصر تندرو به هم خورده بود تهیه شده بود. تعداد آنها حدودا 30 مورد بود که همه آنها در سال 93 اتفاق افتاده بودند! و این یعنی حتی با انتخاب دولت آقای روحانی هنوز هم هستند عده‌ای که فکر می‌کنند دولت ایشان در راستای دولت اصلاحات است بنابراین همان روش‌های نامناسب گذشته را در پیش گرفته و نظم عمومی جامعه را هم به هم می‌زنند. گویا این آقایان هنوز از اینکه در انتخابات آقای روحانی رای آورد و فرد مورد نظرشان نتوانست رای چندانی به دست آورد ناراحتند.
 
عالم محضر کدخدا نیست
 
"می خواهند امام را تحریف کنند"، تیتر روزنامه وطن امروز است که بخشی از بیانات مقام معظم رهبری را تیتر اصلی صفحه اول خود قرار داده است: بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است. اصولی مانند: اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی، اعتماد به صدق وعده الهی و بی‌اعتمادی به مستکبران، اعتماد به اراده و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی، حمایت جدی از محرومان و مخالفت با اشرافیگری، حمایت از مظلومان جهان و مخالفت صریح و بی‌ملاحظه با قلدران بین‌المللی، استقلال و رد سلطه پذیری و تاکید بر وحدت ملی.
 
 
حسین قدیانی در بررسی بیانات مقام معظم رهبری، یادداشتی را در صفحه اول وطن امروز به خود اختصاص داده و تیتر" عالم محضر کدخدا نیست" را برای آن برگزیده است:  ذیل یکی از اصول هفتگانه مطرح شده در حرم امام، یعنی «اتکا به خدا» جمله به غایت زیبایی دارند حضرت روح‌الله؛ «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید». مع‌الاسف بعضی‌ها با تحریف خمینی، دست‌فرمان‌شان به گونه‌ای است کانه عالم را بیش از آنکه «محضر خدا» بدانند، «محضر کدخدا» می‌پندارند! بگذار در این فراز، قلم را به صراحت برانم. آری! عالم را به جای خدا، محضر کدخدا می‌دانند که زیر سایه تهدید و تحقیر هم همچنان خواهان ادامه این بساط مسخره هستند، بلکه شیطان بزرگ، بیشتر ضایع‌شان کند! سال 88 اگر همین جناب عالیجناب، عالم را واقعا محضر خدا می‌دانست، آیا باز هم آنگونه به نفع نیات شوم شیطان بزرگ موضع می‌گرفت؟! آن سال پر فراز و نشیب، آنکه برای رای 40 میلیونی ملت و در ذیل آن، رای اکثریت، حقیقتا علمداری کرد، حضرت آقا بود. برای خامنه‌ای، «رای‌الناس» از آنجا موضوعیت دارد که این رای را «حق‌الناس» نیز می‌شمرند. برای خامنه‌ای، عالم، محضر خداست و در محضر خدا، نادیده گرفتن رای مردم، دعوت به بی‌قانونی، ادعای دروغ تقلب، بلواآفرینی، خوراک دادن به دشمن و زمینه‌سازی برای تحریم‌های جدید، اگر معصیت نیست، پس چیست؟! آن سال یعنی سال 80 و اشک، اگر حضرت آقا، جلوی معصیت بعضی‌ها، ایستادگی خمینی‌وار نمی‌کردند، اساسا و اصولا سال 92 و هیچ سال دیگری، در این مملکت، انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار نمی‌شد که حالا ما به جناب دکتر روحانی بخواهیم رئیس‌جمهور بگوییم! همه ایراد از آنجاست که بعضی‌ها، عالم را محضر خدا نمی‌دانند و الا رای این ملت داخل صندوق آرا شفاف است؛ سال 88 شفاف بود، سال 92 هم! 92 البته اختلاف آرا، تنها چند دهم درصد بود اما در این مرز و بوم، زعیمی ما را امام است که چون خمینی، عالم را محضر خدا می‌داند! اگر فقط و فقط یک رای بیشتر، حکم به ریاست جمهوری آقای روحانی می‌داد، باز هم بزرگان رای منتخب ملت را تنفیذ می‌کردند! حال جای دلواپسی از شفافیت صندوق انتخابات است یا آنکه بر خلاف خط خمینی، عالم را محضر کدخدا فرض کنیم و گمان بریم شیطان بزرگ، دلش برای پیشرفت اقتصادی ما می‌سوزد؟! واقعا کدام جای نگرانی دارد؟! «هر توافقی با شیطان بزرگ، از عدم توافق بهتر است» یعنی چه؟! براستی اگر عالم را محضر خدا می‌دانستند، باز هم همچین بود شعارشان؟! آیا می‌توان عالم را محضر خدا دانست و در عین حال، مشکل خلق خدا را در زمینه محیط‌زیست حواله به این جمله فخیمه داد که «مردم باید با معضل ریزگردها کنار بیایند»؟! از این دست، مثال بسیار است. مثلا در سیاست خارجه، آدم کردن شیطان بزرگ پیشکش، دولت محترم لطف کند و لااقل از این کشور جیبوتی که هیچ نمی‌دانیم کجای نقشه جغرافیاست، برای ما دشمن نتراشد! همین است دیگر! عالم را محضر کدخدا بدانی، جیبوتی هم غش می‌کند سمت بشکه‌های سعودی، برای تو شاخ می‌شود!  
 
قدیانی در ادامه یادداشت خود آورده است: پنجشنبه. حرم خمینی... نه! حرم خمینی جایی در جنوبی‌ترین نقطه شهر تهران نیست، بل هر آنجاست که خامنه‌ای سخن می‌گوید! متولی بت‌شکن، خود نیز باید بت‌شکن باشد! برای خامنه‌ای، عالم، محضر خداست که سال 88 بت کاخ سفید و دنباله‌هایش در داخل را شکست! حرم امام یعنی همانجا که حزب‌الله مشغول جنگ با داعش است، یعنی همانجا که انصارالله مشغول جنگ با غاصبین خانه خداست، یعنی همانجا که سردار سلیمانی حضور دارد، سیدحسن نصرالله، امت حزب‌الله. بدین معنی، دولت اعتدال یا هر دولت دیگری، هر جا که واقعا مشغول خدمت است، همانجا حرم خمینی است. پنجشنبه، حرم امام، کلاس درسی بر پا بود! آقای قرائتی با عصایی زیر چانه آمده بود «درس‌هایی از قرآن» را این بار ندهد، بلکه گوش کند! جز ایشان، الباقی را اعتراف می‌کنم به طعنه قلم! بسم‌الله... عالیجناب آمده بود که «خمینی» را نه در خواب، بلکه در بیداری زیارت کند! رئیس‌جمهور آمده بود تا در حرم روح خدا، گوش بسپرد به آن پند مکرر که «عالم، محضر خداست»! و ما نیز که من خود از همه محتاج‌ترم به این اندرز نیکو. خدایا خدایا! با وجود خامنه‌ای، ممنون تو هستیم که تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را برای ما نگه داشته‌ای! ما از قبل می‌دانستیم تو روی شهدا را و دعای آسمانی‌ها را زمین نمی‌اندازی! خدایا! امروز سالروز تشییع پیکر مطهر امام از مصلا به حرم است. بیچاره دشمن، فکرش را نمی‌کرد بعد از آن روز هم، همچنان با «خمینی» طرف باشد! گفت: «خامنه‌ای، خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است.»
 
نامه محرمانه زنگنه، وزیر نفت ایران به البدری، ‌دبیرکل اوپک را وطن امروز، نهایت دیپلماسی نفتی دولت یازدهم دانسته است:  نامه محرمانه زنگنه، وزیر نفت ایران به البدری، ‌دبیرکل اوپک را می‌توان عصاره دیپلماسی نفتی دولت یازدهم دانست؛ وعده به آینده‌ای نامعلوم و مبهم! به گزارش «وطن‌امروز» همزمان با برگزاری صدوشصت‌وهفتمین اجلاس سالانه اوپک– که روز گذشته برگزار شد- خبری منتشر شد مبنی بر اینکه وزیر نفت ایران یک نامه محرمانه به دبیرکل اوپک ارسال کرده است و خیلی‌ها با تصور اینکه این نامه برگ برنده‌ای برای ایران و در جهت تحت تاثیر قرار دادن اعضای اوپک خواهد بود به دنبال جزئیات نامه بودند اما زمانی که محتویات نامه به اصطلاح محرمانه فاش شد، مشخص شد دیپلماسی انرژی دولت یازدهم هیچ تفاوتی با سیاست‌خارجی این دولت ندارد و همچنان مسؤولان به مذاکرات هسته‌ای و سیاسی و لغو تحریم‌ها دل بسته‌اند.  رسانه‌های بین‌المللی و داخلی درباره نامه زنگنه نوشتند که زنگنه، وزیر نفت ایران طی نامه‌ای از اوپک خواسته است برای افزایش صادرات نفت ایران بعد از برداشته شدن تحریم‌ها جایی باز کند.  وزیر نفت ایران ابراز امیدواری کرده است ایران در فاصله کوتاهی تولید نفت خود را به سطح پیش از تحریم‌ها می‌رساند و اگر کشورهای جهان به دنبال ثبات بلندمدت بازار نفت هستند باید مانع از کاهش قیمت جهانی نفت شوند.  این خبر را خود زنگنه نیز تایید کرده و در حاشیه ششمین سمینار اوپک در پاسخ به پرسش خبرنگاری، موضوع ارسال نامه ایران به اوپک را تایید کرد و گفت: بله! ما به اوپک نامه‌ای نوشته‌ایم. مضمون آن هم این است که ایران بعد از برداشته شدن تحریم‌ها، در فاصله خیلی کوتاهی تولید نفت خود را به مقدار پیش از تحریم‌ها خواهد رساند. از اوپک خواسته‌ایم این مساله را در تصمیماتش لحاظ کند.
 
کنایه احمدی نژاد به حسن روحانی/ خندوانه سیاسی نیست!
 
روزنامه اصلاح طلب شرق در بخشی از صفحه اول خود به اظهارات محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران، توجه داشته و بخشی از سخنان وی در همدان را پاسخی به اظهارات چند روز قبل حسن روحانی ارزیابی کرده است. تیتر این مطلب " صُلحا را به سحر و جادو متهم می گنند" است: شامگاه سه‌شنبه هفته گذشته، محمود احمدی‌نژاد به همدان رفت و در سخنانی به مناسبت شب میلاد امام زمان(عج)، در جملاتی کنایه‌آمیز گفت: «شیاطین و ایادی آنها در سراسر تاریخ از اوهام و خرافات برای انحراف افکار مردم و بازداشتن آنها از علم و آگاهی استفاده کرده‌اند و برای مخفی‌کردن نقش خود، انبیا و صلحا را به سحر و جادو متهم کرده‌اند و می‌کنند. اینان بدانند که در آینده نزدیک از این جهت نیز در نزد مردم رسوا خواهند شد. چنان‌که هم‌اکنون نیز این رسوایی آغاز شده است.»این جملات او در اولین نگاه، واکنشی نسبت‌به سخنان اخیر رئیس‌جمهوری به نظر آمد که هفته گذشته گفته بود دولت او به دنبال سحر، جادو و رمالی نیست. اما با وجود همه این مطالب، احمدی‌نژاد، کمتر وارد پاسخ‌گویی به منتقدان اصولگرای خود شده است. او وقتی در رقابت‌های انتخاباتی سال ٨٨ به اداره «دولت رمالی و کف‌بینی» متهم شد، دو روز بعد از انتخابات در جمع حامیان خود در میدان ولیعصر، به نماد سبز‌رنگ مخالفانش اشاره کرد و گفت: «می‌‌خواهند مرا خرافاتی جلوه دهند، درحالی‌که ما از امام‌زمان(عج) و پیامبران اسم می‌‌بریم. می‌‌گویند که ما خرافی هستیم، اما خود آنها به یک تکه‌پارچه متوسل می‌‌شوند». او پس از آن نسبت‌به افشاگری‌های حامیان سابقش واکنشی نشان نداد و حالا در واکنش به یک جمله حسن روحانی، که با کنایه از رمالی و جن‌گیری یاد کرده بود، حرف از شیاطینی به میان آورده است که صلحا را متهم به سحر و جادو می‌کنند؛ شیاطینی که مشخص نیست، از نظر احمدی‌نژاد، کدام دسته از منتقدانش را شامل می‌شوند. 
 
 
«شرق» در میز گردی با حضور کارشناسان، «تله فضایی»  را بررسی کرده است و برای این موضوع تیتر " شهری شدن رانت در تهران" را انتخاب کرده است: شاید واژه «تله فضایی» اندکی نامفهوم باشد، اما بهترین تعبیر برای مکان‏ها و مناطقی است که به دور از دسترسی به امکانات شهری قرار گرفته ‏اند و به نوعی، از نگاه دولتمردان دور افتاده ‏اند و در برنامه‌های توسعه شهری، خبری از آنها نیست. این تله انسان‌ساخت که در اثر روابط کژکارکرد اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی به وجود می‌آید، باز تولید فقر می‌کند و در نهایت، منجر به افزایش حاشیه ‏نشینی و سکونتگاه‌های غیررسمی می‌شود. از سویی تله فضایی اجازه نمی‌دهد کم‏ درآمدها از تله طبقاتی خارج شوند؛ هرچند شاید نسل اول این سکونتگاه‌ها متوجه نشوند که در تله افتاده ‏اند، اما به گفته کمال اطهاری، قطعا نسل دوم و سوم این سکونتگاه‌ها نسبت به این موضوع آگاهی خواهند یافت. برای بررسی این موضوع «شرق» بر آن شد تا با برگزاری میزگردی این موضوع را به چالش بکشد تا با ارائه راهکارهایی از سوی کارشناسان خبره این حوزه، دولتمردان بتوانند برنامه‌های جامعی را برای جلوگیری از گسترش تله فضایی در پیش گیرند. این میزگرد با حضور کمال اطهاری، اقتصاددان و کارشناس مسکن، مجید روستا، عضو هیات‌مدیره شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران، محمد شیخی، برنامه‏ریز شهری و فردین یزدانی، کارشناس مسکن، برگزار شد.
 
"قهرمانی شبیه کازابلانکا"، عنوان یادداشت عادل فردوسی پور در روزنامه شرق است که به بررسی بازی امشب فینال جام قهرمانان اروپا پرداخته است: در ابتدای فصل تصور اینکه در چنین روزی بارسلونا با لوئیس انریکه و یوونتوس با آلگری در آستانه فتح سه‌گانه (قهرمانی در لیگ، جام حذفی و اروپا) قرار بگیرند، کاملا دور از ذهن بود.  دو تیمی امشب در فینال برلین به ‌دنبال تکمیل سه‌گانه خود هستند که باید قبول کنیم مربی‌شان به اندازه تیمشان محبوب و قابل‌توجه نیستند. احتمالا در آینده وقتی کسی از قهرمان امشب یاد می کند به  نام مربی تیم توجه نمی‌کند. به همین دلیل است که قهرمان بازی امشب را می‌توان با فیلم جاودانه «کازابلانکا» مقایسه کرد. سال‌هاست که  مردم از کازابلانکا تمجید می‌کنند بدون آنکه همه بدانند کارگردان این اثر ماندگار «مایکل کورتیز» است. آلگری و انریکه هم چنین وضعیتی دارند. با اینکه گروهی بازی امشب را یک بازی یک‌طرفه به سود بارسا می‌دانند، اما به نظرم اصلا این‌گونه نخواهد شد. یووه هم به اعتقاد من ٣٥ تا ٤٠ درصد شانس قهرمانی خواهد داشت، هرچند شاید حق این تیم نباشد به سه‌گانه برسد و با مرور عملکرد دو تیم در طول فصل، بارسلونا کمی شایسته‌تر به نظر می‌رسد. امیدوارم امشب یووه به یک بازی دفاعی ایتالیایی روی نیاورد و بازی امشب بازی جذابی از آب دربیاید.... احتمالا این‌بار هم مسی است که تفاوت‌ها را رقم می‌زند. بازیکنی که با نبوغش بارسا را در لالیگا و کوپا دل‌ری (جام حذفی اسپانیا) به قهرمانی رسانده، امشب هم می‌تواند تیمش را به جام برساند. دراین‌صورت شکی نمی‌ماند که توپ طلای امسال حق مسی خواهد بود.
 
رامبد جوان در گفتگویی با روزنامه شرق گفته سیاسی شدن خندوانه یک شوخی است: رامبد جوان این‌روزها به‌واسطه حضورش در تلویزیون، ارتباط بیشتری با مردم دارد. او که برنامه‌ای را با نام «خندوانه» روی آنتن شبکه نسیم می‌برد، عقیده دارد این برنامه باشگاه خنده و شادی مردم است و به مردم یادآوری می‌کند حالشان را خوب کنند. البته چندی است اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به این برنامه می‌شود. برخی از تغییر نگاه برنامه حرف می‌زنند و اینکه «خندوانه» با دعوت از برخی چهره‌های سیاسی روند دیگری را در پیش گرفته. رامبد جوان با ما درباره حواشی این‌روزهای «خندوانه» به صحبت نشست.طبعا فکر می‌کنم نظر مخالفان، روی همان بُعد دعوت از برخی میهمانان سیاسی است. آن‌هم به این دلیل که جناح مقابل، نمایندگان خودشان را در برنامه نمی‌بینند، اما واقعیت این است که سیاسی‌شدن «خندوانه» شوخی است. جوان در بخشی از مصاحبه با شرق عنوان کرده: این برنامه بسیاری از اتفاقات جامعه‌شناسی و روان‌شناختی را با زبان طنز بیان می‌کند و واقعیت این است که این اتفاقات می‌تواند با هم تلفیق شود، اما به‌هیچ‌وجه دلیل خوبی برای متهم‌کردن ما به ساخت یک برنامه سیاسی نیست.کسانی که مخالف برنامه ما به جهت دعوت از میهمانان سیاسی هستند می‌توانند قضاوت کنند که این مجموعه فقط در تعداد محدودی از برنامه‌ها میهمانان سیاسی داشته. ما میهمانان ورزشکار، روان‌شناس، مدیر، بازیگر و سیاسی داشتیم. از نظر من آقای ظریف هم باید به برنامه بیاید یا حتی آقای سلحشور یا شریعتمداری، آن‌هم به چند دلیل که اساس ساخت برنامه «خندوانه» است.  من کاری به نگاه سیاسی آدم‌ها ندارم اما برایم مهم است که یک مسئول چه می‌کند که حال مردم خوب شود؟ اساسا معنی اینکه من کسی را به این برنامه دعوت می‌کنم، این نیست که طرفدار صددرصد او هستم. بلکه به این معناست که آن آدم‌ها بخشی از مردم جامعه ما هستند. بنابراین باید همه طیف‌های مردم از هر نوع نگاه و طرز تفکری حضور داشته باشند و حرف بزنند. طبعا هرکدام از آنها یک‌سری طرفدار یا موافق دارند. وقتی از کسی می‌پرسم چه‌چیزی حالت را بد می‌کند؟ سؤال مهمی مطرح می‌کنم؛ چراکه معتقدم با این پرسش بسیاری از زوایای رفتاری، ایدئولوژیک، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی طرف مقابلم روشن می‌شود و جالب است که اکثرا میهمانان‌ در پاسخ به پرسش من می‌گویند «دروغ» از هرچیزی بیشتر حالشان را بد می‌کند و به نظرم همین پاسخ نشان می‌دهد که دروغ در جامعه ما چیز شایعی است.
 
آقای لاریجانی! در زمین فتنه‌گران بازی نکنید
 
حسین شمسیان در یادداشت روز رزونامه کیهان به بررسی "اهداف پروژه تحریف" پرداخته و با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر امام خمینی (ره)، یادداشت خود را بسط و توضیح داده است: از بین ارکان متعدد تمدن‌ساز، نقش هیچ‌یک به اندازه نقش رهبری و الگوی یک جامعه تمدنی، ممتاز و ویژه نیست. الگو و پیشوایی که در فرهنگ شیعه با قید «امام» و«نایب امام  یا ولی فقیه» از او یاد می‌شود و اوست که در تشکیل جامعه‌ای الهی و زمینه‌سازی برای برپایی مدینه‌ای آرمانی، نقشی ممتاز و بی‌نظیر دارد. همین ویژگی ممتاز و برجسته کافی است تا آنها که «آرمانشهر تمدنی اسلامی» را برنمی‌تابند، بکوشند از همین نقطه ورود کنند! اما چگونه ممکن است این نقطه قوت و قدرت، دستمایه معاندان  برای مقابله با رویش اسلامی قرار گیرد!؟ اصلا چه کسانی ممکن است با تمدن‌سازی اسلامی به ستیزه برخیزند!؟پاسخ این پرسش‌ها را رهبر عظیم‌الشان انقلاب در اجتماع پرشور توده‌های مردم شیفته امام راحل در روز 14 خرداد بیان کردند. ایشان «تحریف امام» را به عنوان حربه مهم دشمن در این مسیر معرفی و ابعاد و زوایای آن را به دقت ترسیم نمودند و از همه اندیشمندان خواستند که در معرفی ابعاد حقیقی شخصیت امام راحل بکوشند. در باره آنچه ایشان نسبت به آن هشدار دادند. دشمنان خارجی  امام نگران تکثیر امام، تکثیر راه و اندیشه امام در جهانند. تکرار انقلاب اسلامی ایران در کشور‌های منطقه، کابوس هر شب آنهاست و از تصور چنین رخدادی بند بند وجودشان می‌لرزد. آنها اگر بتوانند امامی معرفی کنند که اهل جهاد و مبارزه نبود، امامی که با همه صلح کل بود و فقط لبخند می‌زد، می‌توانند یک شب سر راحت به بالین بگذارند! می توانند مدعی باشند که خط اصولی امروز امام حاضر با آرمان به میراث مانده از امام راحل متفاوت است! آنها می‌توانند با این حربه، مزدوران خود را در برابر خط روشن امام بکار بگیرند و در دل مسلمانان و محرومان بذر تردید بکارند که: امامی که از آن دم می‌زنید و به آن تاسی می‌کنید، آنگونه که می‌گویید هم مبارز نبود، مجاهد نبود! سیاستمداری بود مثل سایر سیاستمداران عالم! همین بذر تردید و دودلی برای سرد کردن یک جریان مبارز و مقاوم کافی است چرا که همانگونه که در ابتدای این نوشتار گفته شد، اسوه، پیشوا و الگوی مبارزه، نقشی محوری و تعیین کننده در برپایی یک تمدن جدید دارد و دشمن می‌کوشد با مخدوش کردن چهره این الگوی بی‌نظیر ،نقطه اتکا محرومان را از آنها بگیرد.
 
 
شمسیان در ادامه اینگونه یادداشت خود را به پایان رسانده است: اما وجه داخلی این تحریف مخرب‌تر و خطرناک‌تر است. منحرفین داخلی و تحریف‌کنندگان سیمای نورانی و ملکوتی امام، بالاترین جفا را به یک ملت و به آرمانهای او می‌کنند. آنها می‌کوشند در غفلت تاسف بار  متولیان فرهنگی و در خلأ یک شناسنامه اصیل از اندیشه  آن مراد سفر کرده در موضوعات مختلف، نسل جدید را از بزرگترین دست آویز نجات‌بخش عصر خویش محروم کنند! و این خیانتی عظیم و نا بخشودنی است. به فرموده رهبر عزیز انقلاب «تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» اما آنها چرا چنین می‌کنند!؟ گروهی از مبارزه خسته شده اند، اصلا پشیمان شده اند! به تازگی فکر می‌کنند به بلوغ «عقل » رسیده‌اند اما «عقل بریده از خدا»! پس با این بلوغ فکری  باید قواعد قدرت را شناخت و به آن تن داد! آنها همه نام و آوازه خود را مدیون اویند و اگر مستقیم بر او خروج کنند به زباله‌دان تاریخ سقوط خواهند کرد! پس چاره چیست!؟ باید او را آنگونه که خود هستند ترسیم کنند! مخالف جنگ، مخالف مبارزه با آمریکا و مخالف مرگ بر آمریکا!  باید آن فرازهای قاطع و طوفانی از اندیشه او را که جهان را به تحدی و مبارزه می‌طلبید سانسور کرد! نه به جوانان آموخت و نه در رسانه‌ها منعکس کرد! تعبیر رهبر عزیز انقلاب  در باره این طیف خواندنی است: « امام یک شخصیّت محترمی است در تاریخ این کشور که روزگاری بود، فعّال بود، مفید بود، بعد هم از میان جمعیّت رفت و روزگار او تمام شد؛ احترامش می‌کنیم، نامش را با تجلیل می‌آوریم، صرفاً همین؛ بعضی می‌خواهند امام را این‌جور بشناسند و بشناسانند»!آنها هم می‌کوشند امام ساختگی خود را به جامعه و به نسل جدید عرضه کنند. امامی که در منظومه فکری‌اش حرفی از مبارزه ابدی فقر و غنا دیده نمی‌شود! امامی که سر ستیز با آخوند‌های درباری یا مرفهان بی‌درد نداشته و اصلا با آنها کنار می‌آمده است!  در برابر این جریان خطرناک تحریف، تنها و تنها موج بیدارگری و روشنگری چاره‌ساز است. موج معرفی سیمای حقیقی امام با تکیه بر امهات زندگی آن پیر فرزانه، مستند به حقایق معتبر و به دور از خیالات و افسانه‌های من در آوردی! همان موجی که رهبر عزیز روز 14خرداد در جوار حرم مطهرش آغاز کرد. اکنون بر اندیشمندان و صاحب‌نظران است که این خط مستقیم و نورانی را دنبال کنند.
 
"آقای لاریجانی! در زمین فتنه‌گران بازی نکنید"، تیتر یکی از مطالب اخبار ویژه کیهان است که واکنشی است به اظهارات علی لاریجانی درباره لزوم شفاف بودن صندوق های رای که قبلا نیز رئیس جمهوری در سخنانی بر آن تاکید کرده بود: رئیس مجلس در همایش فرمانداران سخنانی را درباره صندوق‌های رأی‌گیری بیان کرد که باعث تعجب ناظران سیاسی شد. آقای لاریجانی گفته است که «هر چه صندوق‌های رأی به جای کدر بودن، شفاف‌تر باشد، مردم بیشتر اعتماد می‌کنند و رأی ریخته شده در صندوق‌ها را می‌بینند.» یک روز پیش از آن هم، رئیس جمهور در همایش فرمانداران در مورد صندوق‌های رأی گفت: «صندوق رأی نیز باید صندوقی پلاستیکی و شفاف باشد تا همه آرای درون صندوق را از دور ببینند و مقوا، پارچه، چسب و دوخته نباشد و صندوقی باشد که من ببینم که رأی‌ام درون صندوق افتاد و دیگری نیز رأی خود را ببیند تا من که نفر اول هستم و رأی می‌دهم، ببینم که صندوق خالی است و فردا به دروغ به من نگویند که این صندوق یک سومش پر بود! برای چه دور صندوق پارچه‌ای پیچیده می‌شود تا اتهامات زده شود؟ باید این رفتار را ترک کرد و نگذاریم به نظام تهمت زده شود.»  این در حالی است که از سال 86 در همه انتخابات‌ها از صندوق‌های پلاستیکی استفاده شده و تعداد آرا از پشت‌ تلق پلاستیکی کدر قابل رؤیت است در عین حال اسامی نوشته شده قابل رؤیت نیست. از همین صندوق‌ها بود که در خرداد 92 نام حجت‌الاسلام حسن روحانی خارج شد. آقای روحانی در این انتخابات با اختلاف بسیار جزئی و کمتر از یک درصد آرا پیروز شد اما نظام پای آرای لب مرزی او ایستاد و کمترین شبهه‌ای به انتخابات وارد نشد. گرچه با توجه به این واقعیت از رئیس جمهور انتظار شبهه‌افکنی درباره سلامت انتخابات و تکرار بهانه‌های فعالان فتنه نمی‌رود اما بیان این اظهارات با توجه به حضور طیفی از متهمان فتنه در مدیریت دولتی و نفوذ چهره‌هایی چون آقای هاشمی رفسنجانی- از بنیانگذاران واژه تقلب در سال 88 - بر دولت بعید به نظر نمی‌رسد. با این حال، بیان سخنان مشابه از سوی علی لاریجانی دور از انتظار و موجب شگفتی است؛ زیرا صندوق‌های رأی‌گیری سالهاست که پارچه‌ای نیست و «پر و خالی بودن» آنها برای همه رأی‌دهندگان به وضوح قابل تشخیص است.
 
توافق هسته‌ای از قطعنامه ٥٩٨ پیچیده‌تر است/ ظریف: خسته شده ام
 
روزنامه اعتماد با محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران، مصاحبه ای ترتیب داده است و به مباحث مهم سیاست خارجی پرداخته است. ظریف در این مصاحبه عنوان کرده که کار بر روی توافق هسته ای از قطعنامه 598 نیز سختر است: روس‌ها چهارشنبه و پنجشنبه هفته گذشته در مسکو به بهانه ناامنی‌های فعلی در منطقه که یک سر آن به «داعش» و سر دیگر آن به «طالبان» می‌رسد، میزبان کشورهای عضو و ناظر بر سازمان همکاری شانگهای بودند. این کشورها در هتل اوکراین مسکو دوریک میز نشستند تا با برگزاری اجلاسی با عنوان «اجلاس امنیت و ثبات در منطقه سازمان همکاری شانگهای» به راه‌حلی برای مقابله با افراطی‌گری و بنیادگرایی در منطقه برسند. محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه به عنوان نماینده ایران به اصرار مقامات ارشد روس و به ویژه سرگئی لاوروف راهی مسکو شد تا در این اجلاس شرکت کند. هر چند مذاکره‌های دو جانبه و سه جانبه ظریف با همتایان روس و چین برای مذاکرات آتی هسته‌ای هم در دستور کار وزرای خارجه سه کشور بود. با پایان مذاکرات ظریف در مسکو و در مسیر بازگشت به تهران فرصتی بود تا با مرد شماره یک این روزهای دولت روحانی درباره مذاکرات هسته‌ای و آینده آن صحبت کنیم. همین بود که به قولی که در مسکو برای گفت‌وگو داده بود، وفا کرد. ظریف در این گفت‌وگو با صراحت اعلام کرد که توافق جامع هسته‌ای بدون پذیرفتن پروتکل الحاقی امکان ندارد. تاکید داشت که شرایط ویژه است و زمان کشمکش‌های سیاسی و ایراد گرفتن از همدیگر نیست. خداراشاهد گرفت که وابسته به هیچ جناحی نیست. همه حرفش منافع ملی و عزت مردم ایران بود. وقتی به او گفتم تا کجا حاضرید هزینه بدهید، بی‌مکثی گفت: «تا هر جایی که منافع ملی اقتضا بکند برای ایران و ایرانی هزینه می‌دهم. برای سربلندی کشور و عزت مردمم حاضرم جان بدهم.» می‌گفت شش سال خانه‌نشینی را تحمل کرده و له و علیه‌ها برایش خیلی جذابیت ندارد. امیدوار بود که دلواپسی دلواپسان برای اصلاح امور باشد نه رسیدن به منافع جناحی و سیاسی. می‌گفت از بحث‌های داخلی که موضع طرف‌های ایران در مذاکرات را در سه حوزه مذاکراتی، عملیاتی و گفتمانی تقویت می‌کند متعجب و خسته است. وقتی به او گفتم تا به حال حس بازجویی شدن پیدا نکرده‌اید با کمی مکث گفت: «خودم نه، اما در مصاحبه تلویزیونی‌ام برخی این حس را پیدا کردند که بازجویی شده‌ام اما خودم این‌طور فکر نمی‌کنم.»
 
  
بخش های از مصاحبه اعتماد با دکتر ظریف بدین قرار است: بیشتر از بحث‌هایی که در داخل بوده خسته شدم. اما بازهم تاکید می‌کنم این خستگی نه به دلیل اینکه مورد انتقاد قرار گرفته‌ام بلکه به این خاطر است که احساس می‌کردم ممکن است در این ستد نقد و پاسخ، صحبت‌هایی رد و بدل شود که در جهت منافع ملی نباشد و خدای ناکرده از سه بعدمذاکراتی، عملیاتی و گفتمانی به مخالفین جمهوری اسلامی کمک بکند...حتما این احساس را همیشه داشته‌ام که مراقب باشیم تا به مذاکرات آسیبی وارد نشود ولی این مسوولیتی است که من باید قبول کنم. به همین دلیل هم در برخی موارد، هم خودم و هم همکارانم پذیرفته‌ایم که تحت فشار داخلی قرار بگیریم و مورد نقد باشیم اما وارد آنجاهایی که به مذاکره ضربه می‌زند، نشویم و نکات ضرر زننده به مذاکره را نگوییم. فکر می‌کنم تا حد قابل قبولی در این زمینه هم موفق بوده‌ایم. البته اگر قطعنامه ٥٩٨ را با مذاکرات هسته‌ای مقایسه کنید، قطعنامه ٥٩٨ ما مشابه قطعنامه ١٦٩٦ است یعنی نخستین قطعنامه‌ای که تصویب شد. به این علت که هیچ تحریمی پیش از رسیدن به قطعنامه ٥٩٨ وجود نداشت. هیچ اقدامی برای اینکه ایران را به نقض قطعنامه‌های شورای امنیت متهم کنند، نبود. ما به صرف اینکه ٥٩٨ را پذیرفتیم و برای تثیبت آن شروع به مذاکره و اجرای آن کردیم، موضوع خاتمه یافته بود اما در حال حاضر ما شش قطعنامه علیه‌مان صادر شده که پنج قطعنامه از این شش قطعنامه، تحریمی هستند و برای لغو و ختم آنها نیاز به اقدام مجدد شورای امنیت است. برای همین است که وقتی ما برای قطعنامه ٥٩٨ مذاکره می‌کردیم نیاز به قطعنامه جدیدی نبود اما الان حتما باید یک قطعنامه جدید صادر شود تا این تحریم‌ها متوقف شود و این تفاوت ماهوی وضعیت بین قطعنامه ٥٩٨ و مذاکرات هسته‌ای است. من نمی‌خواهم بگویم ٥٩٨ راحت‌تر بود یا مذاکرات هسته‌ای دشوارتر. در ٥٩٨ قطعنامه با توجه به اینکه خود بنده در خدمت برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر ولایتی مسوولیت پیگیری برخی از بخش‌های مذاکره را در آن مقطع برعهده داشتم می‌دانم که قطعنامه ٥٩٨ هم کار دشواری بود چرا که شرایط سختی را داشتیم اما این پرونده هم شرایط ویژه‌ای دارد و از این جهت پرونده هسته‌ای ایران، یک مقداری از قطعنامه ٥٩٨ پیچیده‌تر است. به این جهت که ما نیاز به یک حرکت و قطعنامه جدید از سوی اعضای شورای امنیت داریم تا قطعنامه‌های تحریمی را‌ برداریم. هر چه خدا بخواهد. از ابتدا که این مسوولیت را پذیرفتم بر اساس تکلیف و اصرار بود. علاقه‌ای به مسوولیت وزارت نداشتم. بر همین اساس چه مذاکرات به نتیجه برسد و چه به نتیجه نرسد هر چه که برای بنده ضروری باشد حاضرم در راستای خدمت به منافع ملی انجام دهم. 
 
روزنامه اعتماد در گزارش اجتماعی خود به موضوع افزایش جمعیت مجردها در کشور پرداخته و تجرد 11 میلیون جوان را زنگ خطر برای آینده جامعه ایران دانسته است. اعتماد به همین بهانه به سراغ دکتر محمد گلزاری معاون وزارت ورزش و جوانان رفته است و با وی مصاحبه ای ترتیب داده: هفته جوان رسید و بازار وعده‌ها و گفته‌ها و برنامه‌ها و انواع جشنواره‌ها داغ شد. هر ساله هفته دوم ماه مبارک شعبان برای کسانی که خود را متولی امور جوانان می‌دانند هفته خاصی است. از آن جهت که این هفته به نام جوانان نامگذاری شده و مسوولان سعی می‌کنند علاوه بر ایام انتخابات در این روزها هم یادی از جوانان کنند و مشکلات این قشر از جامعه را ببینند و برای حل آنها راهکاری بیندیشند و در سخنرانی‌های‌شان راهکارهای‌شان را برای رسانه‌ها مطرح کنند. در سال جاری برنامه‌ها و طرح‌هایی در این حوزه اجرا شده‌اند که با بازتاب‌ها و واکنش‌های بسیاری روبه‌رو بوده‌اند. از جمله سامانه همسان‌گزینی که راهکار معاونت ساماندهی امور جوانان برای حل بخشی از مشکلات مربوط به ازدواج جوانان است. به بهانه هفته جوان و برنامه‌هایی که در این هفته در حال اجرا هستند به سراغ معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان رفتیم تا در رابطه با این طرح‌ها توضیحات بیشتری را از زبان ایشان بشنویم و ببینیم متولیان این حوزه در هفته‌ای که به نام «جوا‌ن‌باوری و جوان‌یاوری» نامگذاری شده، چقدر به دنبال تحقق این شعار هستند.
 
گلزاری در بخشی از مصاحبه گفته: کسی که ازدواج نکرده و با برکات ازدواج آشنا نیست، شاید چنین نظری داشته باشد. ما ١١ میلیون و ٢٤٠ هزار نفر در سال ٩٠ مرد و زن مجرد که به سن ازدواج، یعنی سن زیر ٣٥ سال، رسیده‌اند، داریم. میانگین سن ازدواج در کشور رو به رشد است، از طرفی می‌بینیم که در کشور میانگین سن مردان ٢٨ و زنان ٢٣ سال است. در بعضی نقاط تهران ٣١ سال است. حدود ٤٧ درصد افرادی که در سن ازدواج هستند، مجرد هستند. پس با دو پدیده روبه‌روییم، یکی اینکه تعداد مجردها زیادند، دوم اینکه سن ازدواج بالا رفته. بیاییم به این ١١ میلیون نفر بگوییم، چرا ازدواج نکرده‌اید؟ مشکل‌تان چیست؟ می‌گویند: اشتغال، مسائل معیشتی. ما بررسی کردیم و دیدیم که ٤٠درصد مشکلات مربوط به مسائل معیشتی است که شامل شغل، مسکن و هزینه‌های ازدواج است. اما همه مشکل این نیست. بسیاری از خانم‌ها هستند که یا انگیزه ازدواج ندارند، یا فکر می‌کنند آزادی‌های‌شان گرفته می‌شود، اعتماد به جنس مخالف ندارند و... اما خانم‌هایی هم هستند که انگیزه ازدواج دارند و مسائل اقتصادی هم برای‌شان خیلی مهم نیست، اگر از این گروه بپرسیم که چرا ازدواج نکرده‌اند، می‌گویند چون خواستگار نداریم. به دلیل گسترش شهرنشینی، دور شدن مردم از اقوام و همسایه‌ها و به دلیل اینکه روش سنتی ما خیلی کفاف نمی‌دهد، فاصله بین نسل‌ها زیاد شده و در کنار عوامل متعددی که ما داریم، یک بخش عمده‌ای از عوامل مشکل همسریابی است. ما در سه زمینه برای ازدواج جوانان مشکل داریم: اقتصادی، فرهنگی   و  همسریابی.
 
عباس عبدی در یادداشتی به نقد اظهارات معاون اول ریئس جمهور درباره موضع یارانه ها پرداخته است:  دولت در عرصه سیاست نتوانست مضمون و مفهوم ٢٤ خرداد را چنانچه انتظار می‌رود بسط داده و نهادینه کند. مساله این نیست که این مفهوم یا مضمون در ذهن مدیریت عالی دولت باشد، مساله اصلی انتشار و بسط آن در حیات سیاسی جامعه است. البته برای این کار اصلاح‌طلبان باید به یاری دولت می‌آمدند که به نظرم آنان نیز کوشش و ریل‌گذاری مناسب را انجام ندادند، ولی دولت می‌توانست یک خط‌مشی روشن را اتخاذ و تمام توان خود را برای انجام آن به کار گیرد. اهمیت این موضوع از حل مساله هسته‌ای و اقتصاد بیشتر و پایدارتر بود، ضمن اینکه عملی‌تر هم بود. ریشه بیشتر نابسامانی‌های فعلی دولت در این مساله است. نکته دوم در خصوص یارانه‌ها بود. به نظرم نحوه مواجهه دولت با مساله یارانه‌ها از ابتدا ابهام داشت و اتفاقا این موضوعی بود که نظرم را پیش از تعیین وزرا و آغاز به کار دولت در مرداد ١٣٩٢، به آقای جهانگیری نیز گفتم. اگر به یاد داشته باشید شبی که وسیله نداشتید و بنده شما را به مقصد رساندم، در آنجا عرض کردم که نخستین اقدام دولت درباره یارانه‌ها باید اجرای قانون باشد. اینکه این قانون خوب است یا بد، پرداخت یارانه‌ها نفع دارد یا ضرر، بحث دیگری است. دولت پیشین، سه برابر مقرر قانون یارانه پرداخته بود، لذا منابع آن از طریق افزایش قیمت‌ها جبران نمی‌شد.
 
عبدی در ادامه نقد خود گفته: گفتم از ابتدا تکلیف یارانه‌ها را روشن کنید تا مردم بدانند با آنان چه کرده‌اند. یا یارانه‌ها به یک سوم کاهش یابد، یا قیمت‌های انرژی را افزایش دهید. که البته من موافق بخش دوم بودم. بعدا شنیدم که گفتند فلانی می‌خواسته پوست خربزه زیر پای دولت بگذارد. حالا به خوبی متوجه شده‌اید که دو سال است که این پول را پرداخت می‌کنید، و از منابع دیگر می‌پردازید و طبعا باید کسری داشته باشید. بهترین روز برای نهایی کردن یارانه‌ها همان زمان بود و نه الآن. حتی حاضر نشدید این مساله به بحث گذاشته شود. حتما با این استدلال که چون شیرینی پیروزی به کام مردم تلخ نشود. ولی تلخی امروز عمیق و پایدار و جانکاه‌تر از گذشته است. سپس هشت ماه درباره حذف یارانه‌ها بحث بی‌ثمر شد و تمام مسائل دیگر به حاشیه رفت، آخرش به آن برنامه نام‌نویسی مجدد ختم شد که گمان نمی‌کنم کسی از آن دفاع کند و در میانه راه نیز سبد کالا آمد که عوارض خود را داشت و در پایان همه اینها، افزایش قیمت‌ انرژی را کلید زدید کاری که باید از ابتدا می‌کردید، حتی می‌توانستید، پلکانی آن را انجام دهید، بدون اینکه عوارض روانی سویی داشته باشد، ولی تاخیر در این راه موجب کسری درآمدهای دولت شد. دولت موجود برآمده از پرداخت همین یارانه‌هاست. اگر دولت پیش درآمدهای نفتی را سرمایه‌گذاری می‌کرد، نه فقط این یارانه‌ها را، بلکه صدها میلیارد دلار دیگر را سرمایه‌گذاری می‌کرد، در این صورت ٢٤ خردادی رخ نمی‌داد، مردم به همانان رای می‌دادند. امثال من هم از همانان دفاع می‌کردیم. 
 
منبع:فرهنگ نیوز
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••